آتش پنهان آثار و اندیشه های خلیل صارمی نایینی (ناصر) شاعر و نویسنده معاصر ،جانباز شیمیایی ، استاد هنرهای رزمی ، روان درمانگر و مدرس ادبیات
| ||
![]() ![]() آیا کسی مسلمان هست؟ جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: بین شما کسی هست که مسلمان باشد ؟همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکم فرما شد، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت: آری من مسلمانم.جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا... پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند! جوان با اشاره... به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد... پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند! پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد. جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید : آیا مسلمان دیگری در بین شما هست ؟ افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند، پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت : چرا نگاه میکنید ، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود...!!!!! خلیل صارمی نایینی «ناصر» طبقه بندی: داستان کوتاه15....، برچسب ها: خلیل صارمی نایینی، شاعرو نویسنده معاصر، ostadnaser، استاد نایینی، استاد ناصر، بنیانگذار سبک توآ در مناطق شرق اصفهان بزرگ دهه 60، داستان کوتاه، [ پنجشنبه 1393/05/16 ] [ 08:51 بعد از ظهر ] [ میلاد صارمی نایینی ]
|
![]() |
|
![]() | ||
[ طراحی : ostadnaser ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |